پادشه پسر(دْ / دِ شَهْ پِ سَ) شاهزاده. پادشاه زاده. پسر پادشاه: مسکین در این سخن که پادشه پسری به صید از لشکریان دورافتاده. (گلستان) ادامه... شاهزاده. پادشاه زاده. پسر پادشاه: مسکین در این سخن که پادشه پسری به صید از لشکریان دورافتاده. (گلستان) لغت نامه دهخدا